یه وقتا هست که هرچقدر هم بگذره مثل اولش نمیشه، تکرار اولین حس خوشایند هرگز اتفاق نمیافته.
یه وقتا هم خودتو به هر دری میزنی که یه چیز ناخوشایند تغییر کنه ولی اون سفت و سخت سر جاش وایساده و تکون نمیخوره. انگار که هر چی بیشتر سعی کنی کمتر به خواستت میرسی.
فکر میکنی دنیا بچه شده و میخواد تو بدترین زمانِ ممکن سر به سرت بذاره. اونوقت انقدر خسته میشی که نه مثل قبل حس و حال زندگی داری و نه میتونی گذشته رو پشت سر بذاری چون چیزایی که میخوای بارها حس کنی ناپدید میشن و به جاش تلخی هایی که دوست داری از بین برن هر روز پررنگتر خودشونو نشون میدن. بعد از خودت میپرسی چرا گاهی دنیا سر لج داره؟ و به جوابی نمیرسی.
آخرین دیدگاهها